بازاریابی محتوا یکی از مهمترین چیزهایی است که امروزه در کسب و کار های مدرن اتفاق افتاده و برای درست انجام دادن آن، شما باید به طور منظم محتوایی متناسب با کسب و کارتان منتشر کنید و باید اطمینان داشته باشید که محتوای کافی برای هدف خود تولید کرده اید. با داشتن یک برنامه منظم میتوانید به سادگی منابع تولید و تبلیغ محتوای خود را مدیریت کنید و در شرایط متفاوت بهتر تصمیم بگیرید. شما برای برنامه ریزی به یک تقویم محتوا احتیاج دارید،که به شما کمک کند محتوای بیشتر و با کیفیتتری تولید کنید و شما را در رسیدن به نتیجه دلخواه و اهداف مورد نظرتان یاری دهد.
در حوزه دیجیتال مارکتینگ باید با مفاهیم و اصطلاحات زیادی آشنا باشید. اگر میخواهید یک تولید کننده محتوا، گرداننده سایت، مدیریت وبلاگ یا در کل یک فعال در حوزه دیجیتال مارکتینگ باشید بهتر است به صورت حرفه ای به آموزش و آشنایی با مفاهیم و اصول کاربردی در این زمینه اقدام کنید. یکی از کاربردی ترین اصول در حوزه دیجیتال تقویم تولید محتواست.
اگر قصد دارید در حوزه دیجیتال مارکتینگ فعال باشید، پیشنهاد ما این است که تقویم محتوا را نه به عنوان یک کار زیبا یا تفننی، بلکه به عنوان یکی از زیربناهای مدیریت محتوا در نظر بگیرید. اگر تقویم محتوایی ندارید، حتماً طراحی آن را در برنامه خود بگنجانید و اگر هم تا کنون از تقویم استفاده کردهاید، همیشه ذهنتان را برای بهینه سازی تقویم محتوای خود فعال نگه دارید. تقویم محتوایی یک پلن دقیق است که برنامه(های) بازاریابی محتوایی شرکت را تعیین میکند؛ یک برنامه روز به روز یا تقویم محتوا که به ما کمک میکند همیشه در مسیر استراتژی بازاریابی محتوای خود قدم برداریم. شاید این کار بیشتر از دو سه ساعت از ما زمان نگیرد. اما پشتِ گوش انداختنش باعث میشود همچنان زمان، انرژی و منابع مالی را صرف کارهایی کنیم که در حقیقت برایمان سودآور نیستند.
تقویم محتوا یک تقویم ساده است که تمام محتواها و مطالبی که قصد انتشار آن ها را دارید،همراه با زمان انتشار هر کدام از آن ها در آن درج شده است و جزئیات و طبقه بندی محتوا را در بر می گیرد و باعث می شود تیم بازاریابی برای همه ی فعالیت های خود برنامه ریزی کند. این تقویم به شما کمک می کند که برای تولید محتوا در ماه های آینده هم برنامه ریزی کنید.
استفاده از این تقویم به شما این امکان را می دهد که ایده های بازاریابی خود را یک جا جمع آوری کرده و به شما کمک می کند که محتوای انتخابی تان را در حوزه موضوعات مورد نظرتان سازماندهی کنید. تقویم محتوا یکی از بهترین ابزارها برای نظم دادن به بازاریابی می باشد که به منزله ی یک راهنمای مطمئن برای رسیدن به اهداف کسب و کار است.
تقویم محتوا که در ادبیات استراتژی محتوا از آن با اصطلاحات Content Calendar و Editorial Calendar هم نام برده میشود، از جمله ابزارهای کلیدی در تولید محتوا محسوب میشود. باید بگوییم تقویم تولید محتوا درواقع یک جدول برنامهریزی روزانه برای تولیدکنندگان محتوا است. این جدول برنامهریزی دارای فیلدهای مختلفی است که به شما کمک میکند برنامۀ دقیق روزانه برای تولید محتوا در وبسایت و شبکههای اجتماعی داشته باشید و مطابق با آن برنامه پیش بروید. تقویم تولید محتوا بهگونهای طراحی شده است که شما را در یک رقابت هیجانانگیز با خودتان قرار میدهد و از طریق جدولها و نمودارهای مختلف، امکان اندازهگیری میزان پایبندی شما به برنامهریزی انجامشده وجود دارد؛ با این کار شما میتوانید وضعیت عملکرد خودتان یا تیم تولید محتوای خود را ارزیابی کنید. تقویم محتوایی یکی از مهمترین وبهترین ابزار ها برای نظم بخشیدن به استراتژی بازاریابی محتواست. این تقویم به نوعی یک نقشه راهی است که با استفاده از آن میتوان مطمئن شد کارها در مسیر درست خود برای رسیدن به اهداف کسب و کار و دستیابی به مخاطبان هدف قرار دارند و کانال های مختلف محتوا عملکرد مناسبی دارند.
یک تقویم محتوا به سادگی یک تقویم است که جزئیات کسب و کار شما را در یک زمان مشخص میکند. به گفته متخصصان، تقویم محتوا یک ابزار فوق العاده مفید برای سازماندهی استراتژی بازاریابی محتوا است. یکی از مهم ترین فاکتور های که داشتن آن برای هر مدیر موفقی از جمله فاکتورهای ضروری بشمار میآید، داشتن یک پلن برنامه ریزی است.
از تقویم محتوا می توان به عنوان اهرمی قدرتمند برای پیشبرد منظم و دقیق برنامه ها و همچنین ابزاری برای برنامه ریزی، که تمام جزئیات مربوط به انجام امور را شامل می شود نام برد. در یک جمع بندی کلی میتوان گفت که شما در تقویم محتوایی خود مشخص می کنید چه چیزی در چه وقتی و در کجا قرار بگیرد.
۱– صرفهجویی در زمان
داشتن تقویم محتوایی باعث میشود که شما بتوانید به بهینهترین شکل ممکن از زمان استفاده کنید. با استفاده از این تقویم، شما همیشه محتوای آماده انتشار دارید و لازم نیست دائم با اضطراب به دنبال محتوا بگردید. همچنین تقویم محتوا باعث میشود که اشتباهی محتواهای تکراری را منتشر نکنید.
۲- پست گذاشتن منظم و افزایش تعامل کاربران
تقویم محتوایی بخصوص در بازاریابی محتوایی در شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند تا مرتب در وبلاگ و شبکههای اجتماعی پست بگذارید. این کار به تدریج باعث افزایش تعامل کاربران میشود. کاربران بیشتر تمایل دارند با کسبوکارهایی وارد تعامل شوند که به صورت منظم محتواهای متنوع و مرتبط را منتشر میکنند.
۳- جلب اعتماد موتورهای جستوجو و الگوریتم شبکههای اجتماعی
آپدیت کردن محتواهای سایت و شبکههای اجتماعی به صورت منظم و با یک برنامه خاص به گوگل و شبکه اجتماعی نشان میدهد که شما در کار خود جدی هستید و قصد دارید محتوای مناسبی برای مخاطب تولید کنید. بدین ترتیب گوگل کمکم رتبه شما را در صفحههای سرچ خود ارتقا خواهد داد. همین موضوع باعث میشود مخاطبان بیشتری شما را پیدا کنند و به ارزش کار شما پی ببرند.
۴- جلب اعتماد مخاطبان
داشتن تقویم محتوا به شما کمک میکند تا اعتماد مخاطبان را جلب کنید. زمانی که مخاطب بار اول و دوم محتوای شما را به صورت اتفاقی ببیند، بار سوم خودش برای جمعآوری اطلاعات بیشتر به سوی شما باز خواهد گشت. همچنین داشتن برنامه محتوایی منظم باعث میشود که مخاطب تشنه اطلاعات بعدی شما باشد و بارها و بارها برای کسب اطلاعات بیشتر به شما سر بزند. با داشتن تقویم محتوا تجربه مشابهی را برای مخاطب در فضای آنلاین رقم خواهید زد.
برای ساخت تقویم محتوا خیلی از جوانب را باید بررسی کنیم که همه اینها در استراتژی محتوا انجام میشود و سپس با توجه به دادههای بدست آمده و اهداف موردنظر تقویم محتوا را میسازیم. اگر بخواهید فقط تقویم محتوا داشته باشید، ناگزیرید بعضی از آن مراحل را هم انجام دهید تا به اهداف بازاریابی خود برسید، که در ادامه بررسی خواهیم کرد.
اولین (و البته مهمترین) قدم برای ساخت یک تقویم محتوا، مشخص کردن اهداف بازاریابی محتوا است. اگر این کار را به خوبی انجام دهید، سایر مراحل را راحتتر پیش خواهید برد. هدفِ اصلی همه ما از نوشتن یک چیز است؛ ما پستهای وبلاگی مینویسیم و در شبکههای اجتماعی فعالیت میکنیم تا تجارت خودمان را رشد دهیم. ما باور داریم محتوا قدرتمند است. میتواند کسب و کار ما را متحول کند. و در نهایت باعث فروش بیشتر میشود. اما در اینجا کلی گویی به کارمان نخواهد آمد. محتوا تا زمانی که اهداف تجاریِ مشخصی را دنبال نکند، به خودیِ خود قدرت جادویی ندارد. ممکن است بازدید زیادی برایتان بیاورد، برای مردم آموزنده باشد؛ ولی هنوز فقط محتواست، نه چیزی بیشتر!
در ادامه چند نمونه از این اهداف را برایتان مثال میزنم:
-افزایش آگاهی از برند
-بدست آوردن اعتماد کاربران
-ایجاد ارتباط با مخاطبان
-افزایش ترافیک سایت
-افزایش فروش
-وفاداری مشتریان
-کاهش bounce rate سایت
حالا ما به یک لیست نیاز داریم از موضوعاتی که باید در آینده منتشر کنیم. برای تهیه این لیست هر ایدهای به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. یا به بیان سادهتر: تمام موضوعاتی که فکر میکنید میتواند برای مخاطبانتان جذاب و مفید باشد را یادداشت کنید.
بهترین موضوعات برای وبلاگ نویسی و پست شبکههای اجتماعی، مطالبی هستند که برای مخاطبان نوشته میشوند. برای همین هم است که در بازاریابی محتوا هیچ چیز مهمتر از شناخت مخاطب نیست. یکی از راههای شناخت مخاطب، تعریف آن است! یعنی در میان انبوه کاربرانی که از اینترنت استفاده میکنند، فقط آن دسته از افراد را هدف قرار دهید که ویژگیهای مد نظر شما را دارند. استراتژیستهای محتوا این کار را در قالب طراحی پرسونای مشتری انجام میدهند. هنگامی که شما متوجه شدید مخاطبانتان چه کسانی هستند، به چه چیزهایی نیاز دارند و به دنبال چه چیزی میگردند؛ پس حتماٌ میتوانید برایشان محتواهای جذابی بنویسید.
چند روش کاربردی برای اینکه متوجه شوید کاربران شما به چه محتواهایی نیاز دارند:
تحقیق کلمات کلیدی:
تحقیق کلمات کلیدی (Keyword Research)، مطمئنترین روش برای پیدا کردن ایدههای وبلاگ نویسی است. به کمک تحقیق کلمات کلیدی متوجه خواهید شد کاربران در حوزه کسب و کار شما چه کلماتی را در گوگل جستجو میکنند. میزان جستجوی هر کلمه چقدر است. و بدست آوردن رتبه برای هر کلمه تا چه حد سخت است. با این کار شما فقط بر اساس علاقه و تقاضای کاربران محتوا تولید میکنید. و تا حد زیادی خیالتان راحت خواهد بود که در صورت کسب رتبههای برتر گوگل، محتواهایتان خوانده خواهند شد.
سایتهای پرسش و پاسخ:
سایتهای پرسش و پاسخ و همچنین انجمنهای تخصصی (Forums) معدنی برای کسب ایده محتوا نویسی هستند. با فعالیت در این سایتها میتوانید مستقیم با دغدغههای مخاطبان خود آشنایی پیدا کنید و متوجه شوید چه موضوعاتی ذهن آنها را درگیر کرده است. به این ترتیب محتوای بعدی شما، همان چیزی است که گرهای از کار مردم باز میکند.
الهام از مخاطبان:
این روش شبیه به دو مورد قبلی است، منتها کمی اختصاصیتر. زمانی که کاربران وبلاگ یا پیج به شما بازخورد میدهند، خواستههایشان را ارزیابی کنید. آنها معمولاً در قالب سوالاتی که در کامنتها، دایرکت یا صفحه تماس با ما از شما میپرسند؛ مسائل اصلیشان را مطرح میکنند. وقتی یک سوال چندین بار تکرار میشود، میتواند موضوع بعدی پست شما باشد. اگر تازه در شروع کار هستید و هنوز فیدبک زیادی برایتان ارسال نمیشود، میتوانید همین روش را با بررسی کامنتهای سایتها و پیجهای دیگر امتحان کنید.
موضوعات پرطرفدار:
یکی دیگر از راههای پیدا کردن موضوع برای تولید محتوا، بررسی موضوعات پرطرفدار یا همان ترند است. اگر میخواهید در تولید محتوا یک قدم از رقبا جلوتر باشید، این روش را حتماً امتحان کنید. برای فهمیدن موضوعات پرطرفدار در سطح وب میتوانید از Google Trends استفاده کنید. در گوگل ترند میتوان فهمید موضوعات داغ، در یک بازه زمان مشخص در کشورهای مختلف، چه چیزهایی هستند. از دیگر قابلیتهای این ابزار بررسی روند علاقه مردم به یک موضوع است. وقتی شما یک موضوع را در گوگل ترند وارد میکنید، متوجه خواهید شد آیا روند جستجویش در حال افزایش است یا نه. همچنین برای پیدا کردن و آنالیز هشتگهای ترند در شبکههای اجتماعی ابزارهایی مثل hashtagify یا keywordtool به شما کمک خواهند کرد. این ابزارها برای بررسی هشتگها در اینستاگرام، توییتر و یوتیوب کاربرد دارند.
الان وقتش رسیده که با توجه به اهدافمان، لیست موجود را از فیلتر بگذرانیم. به این ترتیب موضوعاتی که ما را زودتر به خواستههایمان میرسانند، اولویت بیشتری میگیرند. و موضوعاتی که برایمان سودآوری کمتری دارند، میمانند برای آینده.
در واقع ما قصد داریم تمرکزمان را روی آنچه اهمیت و سودآوری دارد معطوف کنیم. این کار با درک هسته محتوا اتفاق میافتد.
هسته محتوا تقاطع بین هدف تجاری شما و علاقه مخاطب است. آن چیزی است که مشتریان اهمیت میدهند و آنچه که شما باید در مقابل به آنها ارائه بدهید. وقتی شما هسته محتوای خود را مشخص میکنید، از دو خطر بزرگ جلوگیری میکنید:
دام ترافیکِ بیهوده: یعنی ما محتوای با کیفیتی میسازیم ولی محتوایمان توانایی تبدیل مخاطب به مشتری را ندارد.
دام محتوای تبلیغاتی: اگر تمام محتوای وبلاگ و شبکههای اجتماعی شما در تحسین شرکت خودتان نوشته میشود، دقیقاً دچار این دام شدهاید. واقعیت این است کاربران علاقهای ندارند دائماً از ویژگیهای فوقالعاده محصولات / خدمات شما مطلع شوند. آنها یکسری نیاز و علاقه دارند، محتوای شما باید پاسخگوی خواستههای آنان باشد. در غیر این صورت کاربران نمیتوانند با برند شما ارتباط برقرار کنند و آن را نادیده میگیرند.
هنگامی که شما هسته محتوایی خود را پیدا کردید، موضوعات ناب را جدا کنید. موضوعاتی که علاوه بر اینکه در راستای استراتژی بازاریابی شرکت هستند، همزمان مورد پسند کاربران قرار میگیرد. تنها این محتواها را در تقویم محتوای خود بگنجانید و هر چیزی با اهداف فعلیتان تطابق ندارد را کنار بگذارید.
بازاریابی محتوا، هنر تبدیل است. تبدیل خوانندگان به خریدار. این فرایند، گام به گام و به آرامی اتفاق میافتد. شما باید در هر مرحله، با یک پیام مناسب در زمان مناسب، کاربران بالقوه سایت یا شبکههای اجتماعی خود را به خرید تشویق کنید. با کمک قیف بازاریابی محتوا میتوانید این کار را سادهتر انجام دهید. قیف بازاریابی محتوا مفهومی است که نشان میدهد کاربران پس از آشنایی با یک برند تا خرید محصول از آن برند، چه مراحلی را طی میکنند.
در هر مرحله از قیف، ما انواع خاصی از محتوا را نیاز داریم. هنگامی که تقویم محتوای خود را تهیه میکنید؛ باید از تمام سطوح قیف محتوا بنویسید تا فرایند تبدیل کاربران به خوبی انجام شود.
1. آگاهی: بالاترین قسمت قیف
در اولین ارتباط فقط سعی کنید خوانندگان را از وجود برند خود آگاه کنید. اینجا افراد مطلقاً چیزی درباره برند شما نمیدانند. هنوز علاقهای هم ندارند که بدانند. وگرنه هرروز باید زمان زیادی برای آشنایی با شرکتها بگذارند! در حالی که آنها نیازهای خودشان برایشان اهمیت دارد. در این مرحله محتوای شما هم باید برای رفع نیازهای مخاطب نوشته شده باشد. محتوای شما باید آنها را به این نتیجه برساند که میتوانند [با راهحلهای صادقانهای که ارائه دادهاید] مشکل خود را حل کنند. در واقع آنچه بیشترین اهمیت را دارد، جلب اعتماد افراد است. به این ترتیب توجه آنها به برند شما جلب میشود و میتوانند شما را به عنوان یک مشاور درستکار بپذیرند.
برخی از محتواهای پیشنهادی که در مرحله کشف استفاده میشود:
-پستهای وبلاگی
-پادکستها
-اینفوگرافیک
-پست شبکههای اجتماعی
-ویدیوهای آموزشی
-خبرنامه
-ایبوک و راهنماهای طولانی
2. بررسی و ارزیابی: میانه قیف
این مرحله از قیف مرتبط با مشتریان بالقوه است. افرادی که قصد دارند محصول/خدماتی خریداری کنند ولی هنوز در حال بررسی هستند. محتوایی که برای این افراد تولید میکنید، باید کم کم توجه آنها را به سمت محصولات شما بکشاند. در اینجا هدف این است به مخاطبان بگوییم اگرچه میتوانند با راهحلهای موجود مشکل خود را حل کنند، اما محصول شما هم این کار را با مزایای مناسبی انجام میدهد. توجه داشته باشید در این مرحله مخاطبان هنوز به شما به عنوان فروشنده اعتماد ندارند. بنابراین باید غیر مستقیم از فروش محصولاتتان صحبت کنید. یعنی فقط محتوایی تولید کنید که از وجود محصولات شما باخبر شوند. و تمایل پیدا کنند اطلاعات بیشتری درباره آن بدست بیاورند.
محتواهای زیر برای مشتریان بالقوه شما مناسب هستند:
-مطالعات موردی
-راهنمای محصول
-ویدیوهای نمونه
-فایلهای دانلودی نمونه
-ایمیل پیشنهاد محصول
-کد تخفیف
-وبینار
-ایونت
3. تبدیل: پایینترین قسمت قیف
قسمت پایینی قیف بازاریابی محتوا، جذابترین بخش است. جایی که شما سعی میکنید مخاطبان را به مشتری تبدیل کنید. در این مرحله به خوبی میدانیم افرادی که در قیف بازاریابی ما باقی ماندهاند، خریدار هستند. یعنی به محصول / خدماتی که ارائه میدهیم نیاز دارند. تنها کاری که باید انجام بدهیم این است که آنها را به خرید از سایت یا پیج خودمان متقاعد کنیم. در اینجا محتوای شما باید به صورت یک پیشنهاد ارائه شود. پیشنهادی که نتوان آن را رد کرد. پس باید به خوبی مزایا و ویژگیهای آن را به شیوههای گوناگون بیان کنید. حتی کمی نسبت به رقبای خود خودخواهانه رفتار کنید. البته در نظر داشته باشید علاوه بر بحث فروش، همچنان باید در نقش یک مشاور برای مخاطبان باقی بمانید و بتوانید به آنها کمک کنید مشکلات خود را حل کنند.
انوع محتواهایی که کاربران را به خرید مجاب میکند:
-نسخه نمایشی
-داستان مشتریان
-مشخصات
-مقایسه
-نقد و بررسی محصول
-توضیح شرایط فروش
تنها کاری که الان باید انجام دهیم تقسیم وظایف بین اعضای تیم محتواست. اول از همه بررسی کنید با منابع انسانی فعلی میتوانید استراتژی بازاریابی محتوایی خود را پیاده کنید یا نه. اگر کمبود منابع موجود روند دستیابی به اهداف را کُند میکند، نسبت به استخدام افراد جدید اقدام کنید. نکته مهم در اینجا این است که دقیقاً بدانید به چه افرادی نیاز دارید. با منابع مالی موجود میتوانید چند نفر را به تیمتان اضافه کنید. آیا توانایی مدیریت آنها را دارید؟ با توجه به نیاز، بودجه و توانایی مدیریت خود میتوانید افراد زیر را به تیم محتوایتان اضافه کنید:
استراتژیست محتوا: استراتژیست محتوا وظیفه هدایت تیم برای اجرای این پلن را بر عهده دارد. او بهترین محتواها و کانالهای توزیع محتوا را شناسایی میکند و همچنین روشهای تبدیل مشتریان را تعیین میکند.
نویسنده محتوا: خب این مورد واضح است. نویسندگان محتوا افرادی هستند که از دانش، خلاقیت و قدرت نویسندگی خود برای نوشتن محتواهای تاثیرگذار استفاده میکنند. آنها باید چشماندازهای استراتژی بازاریابی محتوای شرکت شما را در نظر بگیرند، و در نوشتههای خود اجرا کنند.
ویراستار: حتی بزرگترین نویسندگان دنیا هم نباید خودشان آثارشان را ویرایش کنند. دلیلش این است که وقتی محتوا نویس، متنی را آماده میکند، چشمش به متن عادت دارد و نمیتواند مشکلات آن را به خوبی متوجه شود. ویراستاران در اینجا وظیفه دارند غلطهای املایی و دستوری متن را اصلاح کنند. یکی دیگر از وظایف ویراستار هماهنگی اعضای تیم است. آنها تقویم محتوا را تدوین میکنند و اطمینان پیدا میکنند همه مطالب به موقع منتشر میشوند.
متخصص سئو: این افراد با الگوریتم موتورهای جستجوگر آشنایی کامل دارند و میدانند چه محتوایی میتواند ورودی ارگانیک برایتان بیاورد. متخصص سئو بعد از بررسی نوشته، راهکارهایی برای بهینهسازی مقاله ارائه میدهد تا برای کلمات کلیدی مناسب رتبههای برتر را بدست بیاورد. البته شما میتوانید در هنگام استخدام نویسنده، افرادی را انتخاب کنید که توانایی نوشتن محتوای سئو شده را دارند.
گرافیست: تیمهای محتوایی که به طراحیهای بصری اختصاصی نیاز دارند، میتوانند یک طراح به تیم خود اضافه کنند. مطمئناً شما میتوانید با استفاده از ابزارهای رایگان، گرافیکهای خوبی ایجاد کنید. اما با این حال این گزینه هرگز نمیتواند جایگزین یک گرافیست ماهر باشد. گرافیستها وظیفه طراحی تصاویر و ویدیوهای سایت، وبلاگ، پستهای شبکههای اجتماعی، به علاوه طراحی اینفوگرافیک و کارهای چاپی مثل بروشور را برعهده دارند.
مدیر یا مسئول شبکههای اجتماعی: همانگونه که متخصصین سئو نحوه عملکرد موتورهای جستجو را میشناسند؛ مدیر سوشال با الگوریتمهای شبکههای اجتماعی آشنایی دارد. آنها میدانند چگونه میتوان در اینستاگرام، یوتیوب، لینکدین و سایر شبکهها، پیج شرکت را بین کاربران و الگوریتمها عزیز کنند.
اینها اشخاص اصلی برای تشکیل یک تیم بازاریابی محتوا بودند. در حالی یک فرد همه فن حریف میتواند به تنهایی بخش زیادی از کارهای این عناوین شغلی را پیش ببرد.
واقعاً لزومی ندارد شما برای همه این عناوین شغلی، یک نفر در تیم خود داشته باشید. معمولاً تیمهای بزرگ این کار را انجام میدهند. اما در تیمهای کوچک و استارتاپی وظایف بر اساس عنوان شغلی تقسیم نمیشوند. بلکه افراد میتوانند چندین نقش داشته باشند.
به هرحال چیزی که در نهایت اهمیت دارد این است که همه وظایف بین اعضای موجود تقسیم شوند. همه افراد تیم مسئولیتهای خود را بدانند. به این ترتیب قادر خواهید بود برنامه دقیقتری در تقویم محتوایی خود وارد کنید.
Microsoft Excel
اولین روش برای ساخت تقویم محتوا، استفاده از اکسل است. به خصوص برای فریلنسرها یا افرادی که قصد دارند برای سایت و شبکههای اجتماعی شخصی خود تقویم بسازند اکسل گزینه مناسبی به نظر میرسد. حداقل بدون اینکه وقت زیادی بگیرد و نیاز به دانش خاصی داشته باشد، به شما اجازه میدهد یک جدول زمانی ساده و کارآمد برای محتواهایتان درست کنید.
Google Sheets
اگر میخواهید یک تقویم محتوا مثل جدولهای اکسل داشته باشید که همیشه در هر کجا به آن دسترسی داشته باشید و همچنین بتوانید با دیگر اعضای تیمتان به اشتراک بگذارید؛ از این ابزار استفاده کنید. google sheets آنلاین است. همیشه آخرین نسخه تغییرات خود را میتوانید ببینید. میتوانید app آن را روی موبایل خود نصب کنید و در برنامه محتوای خود تغییراتی بدهید. میتوانید برای سایر اعضای تیمتان سطح دسترسیهای مختلفی تعیین کنید تا آن را ویرایش کنند، یا فقط محتویات تقویم را مشاهده کنند.
ابزار دیگری که برایتان کار مشابهی انجام میدهد Excel Live مایکروسافت است. محصولاتِ گوگل به سایر رقبا ارجحیت دارد. به خاطر اینکه بیشتر با یکدیگر هماهنگ (sync) هستند، و میتوان آنها را به سایر ابزارهایی که در ادامه آشنا خواهیم شد متصل کرد.
Google Calendar
برای ساخت تقویم محتوا، تقریباً هر نیازی که داشته باشیم تقویم گوگل کارمان را راه میاندازد. اول از همه اینکه از تقویم شمسی و زبان فارسی پشتیبانی میکند. این امکان را دارید از یادآور (reminder) اضافه کنید. تقویم محتوای خود را به سایر ابزارهای گوگل مثل Google Taks و جیمیل متصل کنید. همچنین یک رویداد (مثل نوشتن یک پست وبلاگی) را با دیگران به اشتراک بگذارید تا در اطلاع آن قرار بگیرند.
افزونه Editorial Calendar برای وردپرس
این گزینه برای کاربران وردپرسی بهترین انتخاب است. یک تقویم ساده و تمیز درست در پیشخوان سایتتان که همیشه دمِ دست است تا با سرعت بیشتری برنامهریزی کنید. مهمترین مزیتی که استفاده از این افزونه دارد، مربوط به یکپارچگیاش با وبلاگ است. زمانی که شما Editorial Calendar را باز میکنید، تمام پستهای وبلاگتان را روی تقویم مشاهده خواهید کرد و در همان لحظه میتوانید هر تغییری که نیاز باشد روی آنها اعمال کنید؛ مثلاً تاریخ انتشارشان را با درگ دراپ (drag-and-drop) جابجا کنید، وضعیت نمایش پست را تغییر بدهید، تغییراتی در متنِ نوشته بهوجود بیاورید و یا یک پست جدید برای چند هفتۀ دیگر تنظیم کنید.
اگر به دنبال یک تقویم محتوای همه جانبه میگردید StoryChief به شما کمک زیادی خواهد کرد. این ابزار قبل از هر چیزی یک جدول زمانی در اختیارتان قرار میدهد که میتوانید روی آن برنامهریزی پستها را وارد کنید. همچنین اعضای تیمتان را مدیریت کنید و برای آنها وظایف گوناگون تعریف کنید. اما امکانات StoryChief به همینجا ختم نمیشود. StoryChief بیشتر از اینکه فقط یک تقویم محتوا باشد، در واقع یک ابزار بسیار قدرتمند برای بازاریابان محتواست. این ابزار از برنامهریزی تا توزیع و اندازهگیری محتوای وبلاگ و شبکههای اجتماعی به کار میآید. بعد از اینکه شما تقویم محتوای خود را ساختید، میتوانید وبلاگ و شبکههای اجتماعیتان را به StoryChief متصل کنید تا پستهایتان در ساعت و روز مقرر، به صورت خودکار در همه کانالها منتشر شوند. کانالهایی مثل وبلاگ (وردپرس، جوملا و دروپال)، شبکههای اجتماعی اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و لینکدین.
یکی دیگر از امکانات StoryChief تجزیه و تحلیل محتواهای منتشر شده است. بعد از اینکه شما محتوای خود را در وبلاگ و شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتید، با کمک این ابزار میتوانید تعامل کاربران را اندازهگیری کنید. این ابزار اطلاعات دقیقی از میزان خوانده شدن، زمان صرف شده، بازدیدها و کلیک کاربران در اختیارتان میگذارد. به این ترتیب متوجه خواهید شد ارتباط مردم با پستهایتان در کانالهای مختلف چگونه بوده است و چطور باید آن را بهبود ببخشید.
البته StoryChief تنها ابزار موجود برای برنامهریزی و توزیح محتوا نیست. اپهای دیگری مثل buffer، agorapulse و hootsuite هم امکانات مشابهی ارائه میدهند. با این تفاوت که در این میان تنها StoryChief سرویس رایگان نامحدود (از نظر زمانی) در اختیار کاربران خود قرار میدهد.
در آخرین مرحله تنها کافی است برنامهریزی محتواییتان را وارد تقویم محتوا کنید. دستِ شما در نحوه چینش این اطلاعات کاملاً باز است.
عنوان پستها
در ابتدا یک فیلد را اختصاص دهید به موضوعی که قرار است درباره آن بنویسید.
در تقویم محتوایی خود، لیستی از پستهای قدیمی خود را برای بهروز کردن وارد کنید. آپدیت کردن پستهای وبلاگی باعث میشود ترافیک بیشتری جذب کنید. همچنین بازنشر مجدد محتوا در شبکههای اجتماعی نیز به دیده شدن بیشتر شما کمک خواهد کرد.
توضیحات
این قسمت را اختصاص دهید به یک چک لیست از مواردی که باید در هنگام تهیه پست رعایت کنید. هر ایدهای که به ذهنتان میرسد را بنویسید. ذهن، جای مناسبی برای نگهداری آنها نیست. بعدها ممکن است فراموش کنید قرار بود چه نکاتی را در این پست رعایت کنید. همچنین وارد کردن توضیحات کافی باعث میشود همه چیز آنقدر واضح باشد که استهلاک ارتباطات اضافه بین اعضای تیم حذف شود.
زمان انتشار
اگر مخاطبان پابندی میخواهید حتماً زمانبندی دقیقی در تقویم محتوای خود بگنجانید و به آن متعهد باشید. به این ترتیب کاربران وبلاگ و دنبال کنندههای شما میدانند هر سه شنبه شب منتظر چه چیزی باشند. یا میدانند که اول هر هفته باید صفحه شما را چک کنند چون قرار است درباره موضوع مورد علاقهشان حرف بزنید. این زمان را طبق پیک ترافیک هر کانال در نظر بگیرید. برای مثال کارمندان عادت دارند در پایان روز کاری، لینکدین خود را چک کنند. یا افراد بعد از بیدار شدن از خواب، و قبل از خواب معمولاٌ اینستاگرام را چک میکنند. خوانندگان وبلاگ در روزهای جمعه و تعطیل، کمتر به موضوعات آموزشی علاقه نشان میدهند. شما باید ابتدا بهترین زمان پست گذاری در شبکههای اجتماعی و وبلاگ را بشناسید، سپس طبق آن برای انتشار پستهای خود برنامهریزی کنید.
علاوه بر این موضوع داشتنِ یک زمانبندی مناسب باعث میشود گوگل هم شما را دوست داشته باشد! گوگل برای مدتی رفتار سایت شما را زیر نظر میگیرد تا متوجه شود میزان فعالیت شما چگونه است؛ هر چند وقت یکبار وبلاگ خود را بهروز میکنید. آنوقت رباتهای خزنده گوگل طبق همان زمانبندی مجدد سایت شما را بررسی میکنند تا تغییرات جدید را در ایندکس خود قرار دهند.
چه کسی باید انجام دهد
اگر خودتان به تنهایی تمام کارهای مربوط به محتوای وبلاگ و شبکههای اجتماعی را انجام میدهید، این فیلد را فاکتور بگیرید. ولی خب در صورتی که یک تیم محتوا دارید حتماً تعیین کنید چه کسی باید کدام موضوع را بنویسد. در هنگام تقسیم وظائف، موضوعات را بر اساس پتانسیل خود و اعضای تیمتان در تقویم بگذارید، نه آنچه که بهتر است. اگر کارهای دیگری برای انجام دادن دارید و در هفته بیشتر از یک پست فرصت نمیکنید بنویسید؛ همان را در نظر بگیرید. برنامهتان را آنقدر فشرده نکنید که از تقویم محتوا عقب بمانید.
کانال انتشار
یک فیلد جداگانه را اختصاص دهید به کانال انتشار پست. حتی گاهی ممکن است در شرایطی که تقویم محتوایی بسیار شلوغ است، نیاز باشد برای هر کانال یک تقویم تعریف کنید. مثلاً یک تقویم برای پستهای وبلاگ، و یک تقویم دیگر برای پستهای شبکههای اجتماعی. سعی کنید با ساخت چندین تقویم برای کانالهای مختلف، و یا با دستهبندی کردن کانالها؛ تقویمتان را منظم و قابل فهم بسازید.
نوع محتوا
افراد در کانالهای مختلف، به یک شکل رفتار نمیکنند. کاربران وبلاگ از خواندن متنهای طولانی جذاب اذیت نمیشوند. در مقابل، اینستاگرامیها چرخیدن را ترجیح میدهند. نگاهِ سرسری انداختن به تصاویر و ویدیوها، تا زمانی که چیزی توجهشان را جلب کند. آنها معمولاً متنهای طولانی را نادیده میگیرند. با این حساب نمیتوان یک پست درست کرد و آن را در همه جا منتشر کرد. حرف میتواند همان حرف باشد، اما نوع ارائه آن باید مناسب با کانال باشد. در تقویم محتوا برای هر چیزی که قرار است بسازید، این نکته را در نظر داشته باشید. دقیقاً مشخص کنید چه نوع پستی را در کجا منتشر خواهید کرد.
دسته بندی
از دید کاربران اینکه پشت سر هم 5 پست از نمونه کارهای خود در اینستاگرامتان منتشر کنید، خسته کننده به نظر میرسد. موضوعات مختلف باید متناسب با یکدیگر منتشر شوند. این تناسب بر اساس سودمندی، و همچنین علاقه کاربرانتان اولویتبندی میشوند.
پرسونای مخاطب
در نظر بگیرید وبلاگ و صفحات شبکههای اجتماعی شما در زمینه تکنیکهای کنکور فعالیت میکند. مخاطبینی دارید که در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی درس میخوانند. اگر برای سه هفته تمام فراموش کنید چیزی درباره دروس انسانی منتشر کنید، جمع زیادی از کاربران خود را ناامید کردهاید! در حالی که اضافه کردن یک فیلد برای پرسونای مخاطب در تقویم محتوای خود، خیالتان راحت هست که به قدر کافی به همه کاربران خود توجه خواهید کرد.
هدف پست
بعد از انتشار هر پست انتظار دارید با چه چیزی مواجه شوید؟ هر مطلب قرار است چه چیزی برایتان به ارمغان بیاورد؟
برای هر پست جدیدی که قرار است بگذارید، اهدافی دست یافتنی اختصاص دهید. و آنها را حتماً در تقویم محتوای خود بنویسید. بدون وارد کردن اهداف، ما احتمالاً منتظر هستیم هر پستی که میگذاریم، سایت و پیج ما را با یک تحویل شگرف مواجه کند. که متاسفانه هرگز هم چنین نمیشود. اهداف باید به قدمهای کوچکتری تقسیم شوند تا دست یافتنی باشند.
وضعیت محتوا
این فیلد را درست کنید تا بعد از انتشار مطلب بتوانید عملکردتان را مورد بررسی قرار دهید. در اینجا اطلاعاتی از تجربه ساخت و انتشار پست بنویسید. بازخورد کاربران را وارد کنید و آن را با اهدافی که تعیین کرده بودید مقایسه کنید.
بدون شک ابزارهای مدیریت پروژه (project management app) منظمترین روش برای ایجاد تقویم و سازماندهی همکاران و کارهای پیشرو در اختیار تیمها قرار میدهند. اکثر ابزارهای مدیریت پروژه چند روز قبلتر از مهلت انجام یک تسک، آن را یادآوری میکنند. و در نهایت از شما میخواهند وضعیت پروژه را (انجام شده/انجام نشده) مشخص کنید. این ویژگی باعث میشود شما دائماً در جریان پیشرفت کارهای تیم و پروژه باشید. و اگر نقطه ضعفی در قسمتی وجود داشته باشد، خیلی راحت بتوانید آن را شناسایی کنید و برای بهبودش تصمیم بگیرید.
۴ ابزار برای طراحی تقویم محتوایی
طبعاً سادهترین کار برای ساختن تقویم محتوا استفاده از یک وایت برد و تعدادی برچسب رنگی در محل کارتان است. اما زمانی که اعضای تیم شما به صورت دورکاری یا پروژهای با شما همکاری دارند چطور؟ در اینجا ابزارهای آنلاین به کمک شما میآیند. سازوکار تمام این ابزارها تقریباً به یک شکل است و با تسلط بر یکی از آنها میتوانید از بقیه نیز به راحتی استفاده کنید.
۱- Trello
ترلو را میتوان سادهترین و خوشآبورنگترین ابزار آنلاین برای مدیریت تقویم محتوا دانست. این سایت به شما اجازه میدهد که تیمسازی کنید و برای هر تیم فضاها یا بردهای جداگانه برای پیش بردن کارها در نظر بگیرید. محیط ترلو براساس قالب کاری کانبان بنا شده و به شما اجازه استفاده از تگّهای رنگی، چک لیست، تقویم و آپلود فایل را میدهد. محیط هر بُرد در ترلو را میتوانید به دلخواه شخصیسازی کنید تا فضای آن با فضای کاری شما شباهت بیشتری داشته باشد. شاید تنها ایراد ترلو این باشد که در نسخه رایگان امکان استفاده از تعداد نامحدود برد برای هر تیم را به شما نمیدهد؛ که این مشکل را میتوانید با تشکیل تیمهای مختلف یا ساخت برد جداگانه و سپس عضو کردن اعضا حل کنید.
۲- Asana
آسانا ابزار دیگری است که میتوانید از آن برای مدیریت تقویم محتوایی استفاده کنید. مزیت آن نسبت به ترلو این است که انواع قالبها برای کارهایی مانند بازاریابی، محتوا و … در اختیارتان میگذارد که میتوانید از آنها استفاده کنید، یا این که یک قالب خالی انتخاب کنید و به دلخواه تغییرش بدهید. آسانا همچنین به شما اجازه میدهد که کارها را در قالب لیست، تقویم و کان بان ببینید. استفاده از نمودارهای گانت در نسخه غیررایگان آن امکانپذیر است.
۳- Airtable
محیط ایرتیبل نسبت به دو ابزار قبلی محیط جدیتری دارد. مزیتش این است که به شما اجازه میدهد به صورت کاملاً حرفهای از قالب کان بان استفاده کنید و به تمام فوت و فنهای آن آشنا شوید. هرچند شاید در نگاه اول چندان یوزر فرندلی نباشد و مسلط شدن به آن مدتی از شما زمان ببرد.
۴- Zenkit
اگر از قالبهای کان بانی خسته شدهاید زنکیت یک گزینه عالی برای شماست. این ابزار مدیریت تقویم محتوا به شما اجازه میدهد تا از نقشه ذهنی و نمودارهای سلسله مراتبی نیز استفاده کنید. البته که استفاده از تقویم و تاریخ برای مدیریت کارهای شما مهم است، اما خیلی خوب میشود اگر بتوانید مراحل انجام کارها را با استفاده از این امکانات ترسیم کنید.
مناسبتها را از یاد نبرید
تقویم محتوا برای این است که یک برنامه انتشار منظم داشته باشید. با این حال، مناسبتهای تقویم رسمی را فراموش نکنید؛ چرا که میتوانید متناسب با انواع مناسبتها تولید محتوا کنید یا حتی محتوایی منتشر نکنید! تعطیلات نوروز یکی از مهمترین مناسبتها هستند که میتوانید متناسب با آن پست مناسبتی داشته باشید و حتی به مخاطبانتان عیدی بدهید!
محتواها را با توجه به بستر انتشار بهینهسازی کنید
هر محتوایی برای انتشار در هر بستری مناسب نیست! به عنوان مثال محتوایی که با یک کپشن طولانی برای اینستاگرام آماده میکنید را احتمالا نمیتوانید در توییتر هم منتشر کنید. هر محتوا را با توجه به بستر انتشارش طراحی کنید و در تقویم محتوا حتما بستر انتشار را ذکر کنید.
محتواهای قدیمی را بازنشر بدهید
هر از گاهی به محتواهای قدیمی در تقویم محتوا سر بزنید. میتوانید پس از مدتی (مثلا ۶ ماه) این محتواها را بازنشر بدهید.
اما نقشی که تقویم در بازاریابی محتوا بازی میکند یکی از اساسیترین نقشها است چراکه باعث انسجام دادن به برنامه ما میشود. وقتی که شما از یک تقویم در برنامه بازاریابی خودتان استفاده میکنید، این باعث میشود که دقیقاً متوجه شوید که چه روزی باید چه کاری را انجام بدهید و طبق برنامه پیش بروید. این نقش بسیار نقش کلیدی هست و اگر این موضوع با یک تقویم دنبال نشود به هیچ عنوان شما نمیتوانید برنامهتان را به صورت دقیق عملی کنید.
یکی از نقشها میتواند لیست موضوعها مطابق با نیاز مخاطبین باشد. یعنی شما در تقویمتان در فضایی که به صورت آزاد دارد میتوانید لیستی از موضوعهای مورد نیاز مخاطبین که در این تاریخ بدست آوردهاید را یادداشت کنید و مکتوبش نمایید.
فرقی نمیکند که شما تقویم تولید محتوای خود را در بازه های زمانی چند روزه یا چند ماهه برنامه ریزی کرده باشید، بازه زمانی در تقویم تولید محتوا بستگی به این دارد که پروژه محتوایی شما با چه سرعتی در حال حرکت است. با این حال میتوان چند کلید کلی برای موفقیت تقویم محتوا در نظر گرفت. بگذارید همه تقویم محتوای شما را ببینند، با اینکه بهتر است برنامه ریزی و جدول بندی تقویم تولید محتوا توسط یک نفر انجام شده و قابل ویرایش توسط دیگران نباشد، حداقل همه باید بدانند که تقویم محتوا کجا قرار گرفته و به آن دسترسی داشته باشند. در نظر داشته باشید که تقویم تولید محتوا یک سند است که با تغییر محتوای شما میتواند تغییر و رشد کند. هیچکس حق ندارد محتوای شما را تقویمبندی کند. میلیونها روش، نمونه و رویکرد در زمینه تقویمبندی محتوا وجود دارند. اما شما باید در صورت نیاز با رویکردها بازی کنید و عناصر را تغییر دهید. شما باید همیشه توانایی تغییر و اصلاح روش های برنامه ریزی خودتان را داشته باشید. یکی از راه های تولید محتوای با کیفیت ایده پردازی است ، بنابراین در تقویم تولید محتوای خود جایی برای ایده های نو، خلاقیت های ناگهانی و موضوعات بدیعی که به ذهنتان میرسد باز بگذارید.
دست به کار شوید و تقویم محتوایی خود را بسازید. ساخت آن را ساده ولی جدی بگیرید. حتی اگر قرار باشد یک مقوا را خط کشی کنید و به شکل تقویم در بیاورید، حتماً آن را بسازید. هدف نهایی چیزی بیشتر از این نیست که برنامهها را اداره کنید. سعی کنید یک برنامه واقعبینانه و قابل اجرا بچینید. نقاط ضعف و قوت تیم خود را شناسایی کنید و هر کسی را در جایی قرار دهید که بهترین بازدهی را دارد. در تقویم خود جای انعطاف باقی بگذارید. آن را آنقدر فشرده نکنید که بعدها نتوانید وظایف دیگری اضافه کنید. چون گاهی ممکن است برخی وظایف یکباره پیش بیایند. گاهی هم استعفای یکی از اعضای تیم باعث میشود اجرای برنامه دچار اختلال شود. تمام این موارد را پیشبینی کنید و در نظر بگیرید.
0 نظر